آسیبشناسی رسانهای تحریمها
جنگ نرم با ابزار رسانه
پدیده نفوذ در کشورهای انقلابی در قالب جریانی خزنده به منظور تغییر در اهداف و آرمان های مردم صورت میگیرد که ابزار کارآمد و پشتیبان آن رسانه هایی هستند که با تأثیرگذاری بر افکار، عواطف، تمایلات و در نهایت رفتار مخاطبان، با جنگ نرم به مقابله بر میخیزند.
در سال 1382 که آمریکا وارد خاک عراق شد و به بهانه مقابله با صدام و ژست حمایت از مردم عراق، وعده آزادی به آنها داد، هنوز کسی به قدرت بینهایت رسانهها در میدان جنگ واقف نبود. اما امروز از آن سالهای تلخ اشغال، مدتها گذشته و مردم منطقه دست چپاولگران غرب را خواندهاند که چگونه برای تصاحب ثروت و نفت کشورهایشان از قدرت نظامی و پمپاژ رسانهای بهره می برند تا با ارغاب و تطمیع به منافع خود دست یابند.
در این میان آنچه کارایی مضاعفی به سلطه طلبی و یغماگری آمریکا و متحدانش داده، استفاده از ابزار رسانه ها در مقیاس کلان و وسیع نیست. بدون شک در این برهه که روحیه آزادی خواهی و استقلال طلبی در میان ملت های جهان، خصوصا مردم مسلمان منطقه آسیای میانه به اوج خود رسیده و مقاومت شکل جدید و استواری به خود گرفته، بدیهی است که دشمن بیش از گذشته، از جنگ نرم یا جنگ رسانه ای برای قوت خود مدد بگیرد.
تاسیس بنگاه های خبرپراکنی با زبان بومی و ملی کشورهای هدف ونیز تولیدات رسانه ای با محتوای فیلم، بازی رایانهای، ارائه تحلیل و خبر و بمباران افشاگری و هوچیگری و تبلیغات مسموم و مغایر با منافع ملی کشورهای هدف، از موثرترین ابزار نفوذ به درون ملت هاست تا با حرکت تدریجی و خزنده، بدون محدودیت زمانی، در شرایط جنگ و صلح، میتوان ملتی را از درون تهی ساخت و با استحاله فرهنگی، اهداف خود را به آنان تحمیل کرد.
به این عملیات روانی دشمن که بدون جنگ و خونریزی و بجا گذاشتن رد پای فیزیکی، کشورها را فتح کرده وبا خود همسو میکنند، "جنگ نرم" گفته میشود که مهمترین ابزار آن "رسانه" است. رسانهها قادرند تا با "پروپاگاندا" یا همان ترویج نظرات صاحبان قدرت ، مخاطبان خود را به "اقناع" برسانند و از آنها بردگان فکری بسازند.
از عمدهترین ابزار رسانهای نیز میتوان به "عملیات روانی" اشاره کرد که هدف آن تغییر مواضع و رفتار کشور هدف در راستای منافع دشمن می باشد. در جنگ نرم میتوان اقتصاد و فرهنگ و مراکز علمی را به آسانی مورد هدف قرار داد تا پازل تخریب به اکمال برسد. در این عملیات ممتد و ناجوانمردانه، پدیده "نفوذ" نیز به کمک دشمن میآید تا با تطمیع و ارعاب نخبگان و دست اندرکاران اجرایی کشور ر ابه انحراف بکشانند. واقعیات جامعه را وارونه جلوه دهند تا بر تصمیمات سیاستمداران و دستگاههای امنیتی تاثیر گذاشته و با تغییر ذائقه مردم، مقاومت ملی را در شکنند.
ملت ما سابقه گذراندن روزهای سخت اقتصادی را در دهه شصت دارند که با صبوری وعزت نفس، با همدلی و همکاری دولت وقت آن را پشت سر گذاشتهاند. اما آنچه امروز برای مقابله با تحریم ها و کاستی های ناگزیر لازم است تدارک شود،" اتاق فرماندهی جنگ نرم و ستاد مقابله اقتصادی" است. زیرا وضع تحریم ها به جهت درهم شکستن عزم و قاطعیت کشور تحریم شونده است.
آثار تحریمها از ابتدای سال ۹۱به تدریج در اقتصاد ایران آشکارشد. اقتصادی که متکی به درآمد نفتی است، با آغاز تحریمها با مشکلات فراوانی رو برو می شود و هدف تحریم ها به صفر رساندن فروش نفت ایران است، تا جاییکه معاون اول رئیس جمهوردر شهویر ماه سال جاری بیان کرد: "آمریکا اعلام کرده است که علیه ما یک جنگ اقتصادی به راه انداخته است علاوه بر این آنها جنگ رسانهای و سیاسی ایجاد کردهاند تا بر افکار عمومی ملت ما تاثیر بگذارند."
آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه وبودجه کشور نیز در تیرماه امسال گفت: "دولت در حال انجام برنامه های گسترده ای برای مقابله با تحریم است و با توجه به امکانات داخل کشور می توانیم از این مرحله عبور کنیم."
دکتر ظریف نیز معتقد است که دولت این وظیفه را دارد چه با همراهی دیگران چه بدون همراهی دیگران، زمینه را برای زندگی راحت مردم و کمترین اثر از تحریمها فراهم کند.
با این اوصاف بنظر میرسد که مردان دولت بالاتفاق مصمم هستند تا از این گردنه بحران اقتصادی، مردم را به سلامت عبور دهند اما ناگهان بحران ارز و افزایش قیمت سکه و طلا دهان باز میکند و در مدت کوتاهی میخواهد معیشت وزندگی عادی مردم را یک جا ببلعد.
در خیزش قیمت ارز و صعود سکه تا مدتها دولت ساکت است و واکنشی ندارد.رسانه های غیر ملی لحظه به لحظه بر تنور بی ثباتی اقتصادی میدمند و مردم نمیدانند حالا که جنگ اقتصادی دارد بالا میگیرد چرا فرماندهان اقتصاد که در هیئت دولت نشسته اند کاری نمی کنند. هنوز 13 آبان نیامده تا تحریم ها ااعمال شوند. پس تقصیر تحریم نیست. مردم میپرسند که علت وضع آشفته اقتصادی کشور چیست؟
از سوی دیگر اسحاق جهانگیری در حاشیه چهارمین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز، با بیان اینکه تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورهایی که سیاست مستقل از این کشور دارند بهانحای مختلف اعمال میشود، گفت: "پیامد مثبت رفتار آمریکا برای کشور ما اتکا به توان داخلی و افزایش ظرفیت تولید ملی برای رفع نیازها بوده است."(1)
کارخانهها یکی پس از دیگری تعطیل میشود و باز دولت منفعل است و از افزابش تولید ملی خبری نیست. رفتار و گفتار دولت با یکدیگر مغایرت دارد. رسانهها نیز در حال پمپاژ اخبار هستند و پمئو وزیر امور خارجه آمریکا، از راه همدلی با مردم ایران در آمده و می گوید: "ایران به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم، متهم است و تغییر رفتاری ایران را خواستار می شود."
فرافکنی مسئولان و حواله دادن مشکلات به تحریمها، برای افکار عمومی قابل هضم نیست و دولت را متهم به کم کاری و یا پدیده نفوذ میکند. لذا وزرا باید همگی خود را در برابر مردم مسئول بدانند. و به راهکارها، اقدامات و تصمیماتی اندیشید که این باور را در مردم پدید آورد که اثر تحریم ها را همه با هم تحمل میکنند.
در این میان آنچه کارایی مضاعفی به سلطه طلبی و یغماگری آمریکا و متحدانش داده، استفاده از ابزار رسانه ها در مقیاس کلان و وسیع نیست. بدون شک در این برهه که روحیه آزادی خواهی و استقلال طلبی در میان ملت های جهان، خصوصا مردم مسلمان منطقه آسیای میانه به اوج خود رسیده و مقاومت شکل جدید و استواری به خود گرفته، بدیهی است که دشمن بیش از گذشته، از جنگ نرم یا جنگ رسانه ای برای قوت خود مدد بگیرد.
جنگ رسانهای چیست؟
تاسیس بنگاه های خبرپراکنی با زبان بومی و ملی کشورهای هدف ونیز تولیدات رسانه ای با محتوای فیلم، بازی رایانهای، ارائه تحلیل و خبر و بمباران افشاگری و هوچیگری و تبلیغات مسموم و مغایر با منافع ملی کشورهای هدف، از موثرترین ابزار نفوذ به درون ملت هاست تا با حرکت تدریجی و خزنده، بدون محدودیت زمانی، در شرایط جنگ و صلح، میتوان ملتی را از درون تهی ساخت و با استحاله فرهنگی، اهداف خود را به آنان تحمیل کرد.فرافکنی مسئولان و حواله دادن مشکلات به تحریمها، برای افکار عمومی قابل هضم نیست و دولت را متهم به کم کاری و یا پدیده نفوذ میکند.
به این عملیات روانی دشمن که بدون جنگ و خونریزی و بجا گذاشتن رد پای فیزیکی، کشورها را فتح کرده وبا خود همسو میکنند، "جنگ نرم" گفته میشود که مهمترین ابزار آن "رسانه" است. رسانهها قادرند تا با "پروپاگاندا" یا همان ترویج نظرات صاحبان قدرت ، مخاطبان خود را به "اقناع" برسانند و از آنها بردگان فکری بسازند.
از عمدهترین ابزار رسانهای نیز میتوان به "عملیات روانی" اشاره کرد که هدف آن تغییر مواضع و رفتار کشور هدف در راستای منافع دشمن می باشد. در جنگ نرم میتوان اقتصاد و فرهنگ و مراکز علمی را به آسانی مورد هدف قرار داد تا پازل تخریب به اکمال برسد. در این عملیات ممتد و ناجوانمردانه، پدیده "نفوذ" نیز به کمک دشمن میآید تا با تطمیع و ارعاب نخبگان و دست اندرکاران اجرایی کشور ر ابه انحراف بکشانند. واقعیات جامعه را وارونه جلوه دهند تا بر تصمیمات سیاستمداران و دستگاههای امنیتی تاثیر گذاشته و با تغییر ذائقه مردم، مقاومت ملی را در شکنند.
رسانه، توپخانه جنگ اقتصادی در ایران
با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی ایران و تسلیم ناپذیری ملت، اینک آمریکا یک جنگ اقتصادی تمام عیار را بر علیه ما بهراه انداخته است تا شاید بتواند بقول پمپئو وزیر امر خارجه آمریکا " ایران را به تغییر رفتار " وادار کند.ملت ما سابقه گذراندن روزهای سخت اقتصادی را در دهه شصت دارند که با صبوری وعزت نفس، با همدلی و همکاری دولت وقت آن را پشت سر گذاشتهاند. اما آنچه امروز برای مقابله با تحریم ها و کاستی های ناگزیر لازم است تدارک شود،" اتاق فرماندهی جنگ نرم و ستاد مقابله اقتصادی" است. زیرا وضع تحریم ها به جهت درهم شکستن عزم و قاطعیت کشور تحریم شونده است.
آثار تحریمها از ابتدای سال ۹۱به تدریج در اقتصاد ایران آشکارشد. اقتصادی که متکی به درآمد نفتی است، با آغاز تحریمها با مشکلات فراوانی رو برو می شود و هدف تحریم ها به صفر رساندن فروش نفت ایران است، تا جاییکه معاون اول رئیس جمهوردر شهویر ماه سال جاری بیان کرد: "آمریکا اعلام کرده است که علیه ما یک جنگ اقتصادی به راه انداخته است علاوه بر این آنها جنگ رسانهای و سیاسی ایجاد کردهاند تا بر افکار عمومی ملت ما تاثیر بگذارند."
آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه وبودجه کشور نیز در تیرماه امسال گفت: "دولت در حال انجام برنامه های گسترده ای برای مقابله با تحریم است و با توجه به امکانات داخل کشور می توانیم از این مرحله عبور کنیم."
دکتر ظریف نیز معتقد است که دولت این وظیفه را دارد چه با همراهی دیگران چه بدون همراهی دیگران، زمینه را برای زندگی راحت مردم و کمترین اثر از تحریمها فراهم کند.
پیامد مثبت رفتار آمریکا برای کشور ما اتکا به توان داخلی و افزایش ظرفیت تولید ملی برای رفع نیازها بوده است.
با این اوصاف بنظر میرسد که مردان دولت بالاتفاق مصمم هستند تا از این گردنه بحران اقتصادی، مردم را به سلامت عبور دهند اما ناگهان بحران ارز و افزایش قیمت سکه و طلا دهان باز میکند و در مدت کوتاهی میخواهد معیشت وزندگی عادی مردم را یک جا ببلعد.
در خیزش قیمت ارز و صعود سکه تا مدتها دولت ساکت است و واکنشی ندارد.رسانه های غیر ملی لحظه به لحظه بر تنور بی ثباتی اقتصادی میدمند و مردم نمیدانند حالا که جنگ اقتصادی دارد بالا میگیرد چرا فرماندهان اقتصاد که در هیئت دولت نشسته اند کاری نمی کنند. هنوز 13 آبان نیامده تا تحریم ها ااعمال شوند. پس تقصیر تحریم نیست. مردم میپرسند که علت وضع آشفته اقتصادی کشور چیست؟
از سوی دیگر اسحاق جهانگیری در حاشیه چهارمین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز، با بیان اینکه تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورهایی که سیاست مستقل از این کشور دارند بهانحای مختلف اعمال میشود، گفت: "پیامد مثبت رفتار آمریکا برای کشور ما اتکا به توان داخلی و افزایش ظرفیت تولید ملی برای رفع نیازها بوده است."(1)
کارخانهها یکی پس از دیگری تعطیل میشود و باز دولت منفعل است و از افزابش تولید ملی خبری نیست. رفتار و گفتار دولت با یکدیگر مغایرت دارد. رسانهها نیز در حال پمپاژ اخبار هستند و پمئو وزیر امور خارجه آمریکا، از راه همدلی با مردم ایران در آمده و می گوید: "ایران به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم، متهم است و تغییر رفتاری ایران را خواستار می شود."
چگونه مقابله کنیم؟
حال در این کارزار رسانهای و تقابل اقتصادی ، انتظار میرود تا دولت که در صف اول ایستاده است و دست یاری بسوی مردم دراز کرده، صورت شفاف و واضح تحلیلی درست و جامع و دقیق از وضعیت کشور ارائه کند و به سوالات و دغدههای مردم پاسخ گوید. ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با مردم و عدم برخورد های قیم مآبانه با آن ها در همسویی و ایجاد آرامش روانی، تاثیر بسیار دارد و جنگ روانی رسانه ها را ناکام میسازد.فرافکنی مسئولان و حواله دادن مشکلات به تحریمها، برای افکار عمومی قابل هضم نیست و دولت را متهم به کم کاری و یا پدیده نفوذ میکند. لذا وزرا باید همگی خود را در برابر مردم مسئول بدانند. و به راهکارها، اقدامات و تصمیماتی اندیشید که این باور را در مردم پدید آورد که اثر تحریم ها را همه با هم تحمل میکنند.